جدول جو
جدول جو

معنی روفت وروب - جستجوی لغت در جدول جو

روفت وروب(تُ)
رفت وروب. روفت روب. رفت ورو. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به رفت وروب و مترادفات دیگر شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رفت و روب
تصویر رفت و روب
جاروب کردن و پاک کردن جایی از گرد و خاک
فرهنگ فارسی عمید
رفت روب، رفت وروب، رفت ورو، رجوع به مترادفات کلمه و رفتن و روفتن شود
لغت نامه دهخدا
(قَ دَ زَ دَ)
روفتن. روبیدن. جاروب کردن. (فرهنگ فارسی معین). رفت و رو. (ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف) :
اهل بینش ز صفا ساختگی نشناسد
خانه چشم چه محتاج به رفت و روب است.
خان آرزو (از آنندراج).
رجوع به رفت و رو و رفت و روی شود.
- دایرۀ رفت و روب، دایرۀ تنظیف و تسطیح. (لغات فرهنگستان). در سازمان شهرداری نام دایره ای که به کار روفتن و صاف کردن کوچه ها و خیابانها پردازد. دایرۀ تنظیف. (یادداشت مؤلف). شعبه ای ازشهرداری که به امر نظافت خیابانها رسیدگی کند. (فرهنگ فارسی معین).
، جاروب. (از شعوری ج 2 ورق 21). رجوع به رفت و روشود
لغت نامه دهخدا
روفتن روبیدن جارو کردن، یا اداره (دایره) رفت و روب شعبه ای از اداره شهرداری که بامر نظافت خیابانها و کوچه ها رسیدگی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رفت وروب
تصویر رفت وروب
((رُ تُ))
روبیدن، جارو کردن
فرهنگ فارسی معین